من همیشه توزندگی وتموم سال هایی که ازعمرم گذشته یه حس خاص وعجیبی به تابستون داشتم وهنوزم دارم راستش تابستونا برام خیلی پرازامیدوعشق هست یه جورایی حس زندگی وشادابی بیشتری دارم شایدم به خاطر بچگیامه که این حس وحال هنوزم مثل اونوقتا س واسم بچگیامون که همش تو خونه مادربزرگ وبازی وشیطنت های اون وقتا گذشت. شب که میشد روپشت بوم یا توحیاط خونه مادربزرگ تشک ولحاف های سنگین پهن می کردیم و همه کنارهم میخوابیدیم وزل می زدیم به اسمون وستاره ها رو میشمردیم وهرکدوم یه ستاره رو مال خودمون می دونستیم اونقدر بهش زل می زدیم وتوذهنمون نقشه میکشیدیم که خوابمون میبرد صبح باصدای مادربزرگ وهیاهوی جمع به سختی بیدار میشیدیم چون واقعا دل کندن ازاون رختخوابا خیلی سخت بود بعدش بساط صبحانه به راه بود نون وکره وپنیر وتخم مرغ محلی که همشون دسترنج مادربزرگ بود و خوردنش لذت بخش ترین حس دنیا. بعدازصبحانه می رفتیم سراغ شیطناتامون بااین که امکانات آنچنانی نداشتیم اما باکوچکترین وسیله هم خودمونو سرگرم میکردیم و دلمون خوش بود هنوزم عاشق تابستونای دوران کودکیم....💖فروزان
خورش خیلی خوشمزه ای بود ممنون ازپاپیون جون😍😊 کلا غذاهای گیلانی دلچسبن به نظرمن😶
#خورش #سماق #قاتق#گیلانی
...